چهـار دیواری تماس  ورود
درخت سیب
آبی های فیروزه ای
ارسال شده در 12 مهر 1396 توسط آرامـــ در دردِ دلــ, فرهنگـــ

 

 

سرش را پایین انداخت. پلک هایش را با دو انگشت شست و سبابه دست راست فشرد.

نفس عمیقی کشید. بوی رنگ تازه دیوارها از بینی تا مغزش خزید. سرش را که بلند کرد، نزدیک ترین کاشی را دید. با خط ثلث نوشته بود:« یا من له الاسماء الحسنی».

سرش را کج کرد. مسیر پیچش سفید میم تا یای عبارت را گویی از یک دالان آبی فیروزه ای عبور داده بودند.

حس تحسین تا حنجره اش بالا آمد. با صدایی آرام، رو ه هیچکس گفت:«فیروزه ای…..پِرشیَن بلو…..آبی ایرانی…».

بغل دستی اش سرگرداند و پرسید:«ببخشید… چیزی گفتین؟!»

لبخند زد:«نه، فقط فکر کردم این کاشی ها چقدر قشنگن! نه؟!»

زن میانسال لبهایش را کج کرد؛ چشمهایش را ریز، و خیره شد به کاشی ها:«خب… آره… مثل بقیه مسجدهاست دیگه…» و چون چیز خاصی به نظرش نیامد، دوباره تسبیحش را چرخاند.

صدای جیغ مریم از کاشی ها کشاندش بیرون. سرک کشید و چشم چشم کرد تا صف جلو را بهتر ببیند.

پیرزنی دات با غیظ به مریم نگاه می کرد. مریم بازویش را گرفته بود و بی وقفه جیغ می کشید.

پیرزن گفت:«ساکت بچه! معلوم هست مادرت کجاس؟! اصلا نفهمیدم چی خوندم. بس که جلوم رژه رفتی… برو بگیر بشین پیش ننه ات دیگه!» و هلش داد.

مریم دوید سمت مادری که چشمش به کاشی ها بود

قدسی خانم مسجدی داشت سینی چای می کرداند. رسید به پیرزن:«می بینی قدسی جون! مردم ملاحظه ندارن که… آخه مسجد جای بچه آوردنه؟! سرم رفت بس که آواز خوند وسط نماز». و لیوان چای مخصوص خودش را که قدسی خانم خوب شسته بود، از توی سینی برداشت و دوباره نگاه تحقیر آمیزی انداخت به مریم که حالا توی بغل مادرش بود و داشت هق هق گریه می کرد.

یکی دیگر از زن ها گفت:«بمیرم الهی… چرا نیشگون گرفتی بچه رو؟!خب یه مادرش می گفتی…».

پیرزن حبه قند را انداخت توی دهان بی دندانش. آن را مکید و چایی اش را همانطور داغ هورت کشید:«خب چیکار کنم؟ چندبار گفتم بره بشینه پیش مادرش، نرفت و شکلک درآورد بی تربیت! والا ما هشت تا بچه بزرگ کردیم، کِی از این اداها جلوی بزرگتر درمی آوردن؟! ما همه اش حواسمون به بچه مون بود… مثل این دخترای حالا نبودیم که ولشون کنیم بقیه رو اذیت کنن… مام عین خیالمون نباشه».

مریم هنوز هق هق می کرد. آستین لباسش را که بالا زد، جای نشگون حسابی قرمز شده بود. مادر چیزی نگفت. دختر سه ساله اش را بغل کرد. خیلی سعی کرد آرام باشد. ولی ابروهایش بی اختیار درهم رفتند.

کسی داشت پشت پرده قرآن می خواند.قدسی خانم مسجدی سینی چای را طرف مریم و مادرش نبرد. داشت برمی گشت آبدارخانه زنانه که شوهرش از آن طرف پرده صدایش زد:«مش قدسی! به خانم حاج آقا بگو که آقا بیرون دم در منتظرشون هستن».

قدسی خانم هرکس را که در قسمت زنانه نشسته بود، از نظر گذراند. همه را می شناخت. کسی نبود که به نظر بیاید همسر امام جماعت جدید مسجد باشد. این شد که گفت:«مطمئنی خانمشون اینجاست؟ فکر کنم زودتر رفته باشن ها!»

مادر مریم چادرنمازش را تا زد و توی سجاده اش گذاشت. عروسک مریم را توی کیفش چپاند و با صدای بلند گفت:«بی زحمت به حاج آقا بگین الان میام». مریم هنوز داشت اشک هایش را پاک می کرد. مادر دستش را گرفت. از مین صف طولانی ردیف اول گذشت.

به پیرزن که رسید، خم شد. گونه های چروکیده و توخالی پیرزن را بوسید. لبخندی زد و گفت:«ببخشید حاج خانوم! من بعد از نماز مغرب و عشا تو حسینسه هستم. امری باشه در خدمتم. به بقیه خانم ها بگین اگه سوالی دارن، بیان. شاید بتونم جواب بدم. من هم طلبه هستم». و مریم را که پشت سرش قایم شده بود، سمت در مسجد کشید.

 

 

“نویسنده: زهره شریعتی”

اخلاق حسنه ,طلبگی ,کاشی فیروزه ای 16 نظر »
آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(13)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
13 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)

نظر از: زكي زاده [عضو] 
  • مائده

آره… مثل بقیه مسجدهاست دیگه… مطا لب خوب و مفیدی بود

با سلام از حضور گرم شما در http://maedeh.kowsarblog.ir بسیار خرسند شدم ..ممنون

1397/06/15 @ 06:23

نظر از: حوزه علمیه الزهرا(س) گلدشت [عضو] 
  • الزهراء(س) گلدشت

14 تیرماه بر شما مبارک
http://alzahra-goldasht.kowsarblog.ir/14-%D8%AA%DB%8C%D8%B1-%D9%85%D8%A7%D9%87-%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D9%87-%D9%87%D9%85%D9%87-%D8%B5%D8%A7%D8%AD%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D9%82%D9%84%D9%85-%D9%81%D8%B9%D8%A7%D9%84-%DA%A9%D9%88%D8%AB%D8%B1-%D8%A8%D9%84%D8%A7%DA%AF-%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%B1%DA%A9

1397/04/13 @ 10:24

نظر از: آرامـــ [عضو] 
  • درخت سیب
  • مغـــز نوشتــــ

5 stars

سلام علیکم بانو :)
بلی
خوش به سعادتش
عکاسی دنیای خاص و جالبیه

1397/03/30 @ 09:57

نظر از: حوزه علمیه الزهرا(س) گلدشت [عضو] 
  • الزهراء(س) گلدشت

سلام چه عکس زیبایی و چه عکاس ماهری

1397/03/30 @ 09:34

نظر از: تســـنیم [عضو] 
  • نگــــاه خـــــدا...

تســـنیم
5 stars

سلام
اولاً که وقتمون هدر نرفت ، زیبا بود و به دل نشست ، مخصوصاً آخرش که مادر مریم گونه پیرزنه را می بوسه و …
دوماً دست مریزاد و خدا قوت !
وبلاگتون ی جورایی خاصّه ، من دوستش داشتم .
التماس دعا دوست جان !

1397/03/17 @ 10:35

پاسخ از: آرامـــ [عضو] 
  • درخت سیب
  • مغـــز نوشتــــ

5 stars

سلام علیکم بانو جان :)
خداروشکر
زنده باشی عزیز
ان شاء الله عاقبت بخیر بشی بانو :)

1397/03/17 @ 18:58

نظر از: . . . ماریا . . . [عضو] 
  • از نون تا قلم

5 stars

دوست داشتم تموم نشه متن :)
پر از آرامش بود…

1397/02/21 @ 18:30

پاسخ از: آرامـــ [عضو] 
  • درخت سیب
  • مغـــز نوشتــــ

5 stars

منم
دست نویسنده اش طلا :)

1397/02/21 @ 21:05

نظر از: MIMSHIN [عضو]

5 stars

نه تنها وقتم هدر نرفت خیلی هم لذت بردم و یاد گرفتم
قلمت سبز آرام جان

1397/02/17 @ 11:43

پاسخ از: آرامـــ [عضو] 
  • درخت سیب
  • مغـــز نوشتــــ

5 stars

خداروشکر که مفید بوده :)

1397/02/17 @ 14:17

نظر از: خادم المهدی [عضو] 
  • فاطمیه سرابله

5 stars

سلام قشنگ نوشتین

1397/02/02 @ 11:36

پاسخ از: آرامـــ [عضو] 
  • درخت سیب
  • مغـــز نوشتــــ

5 stars

سلام علیکم
متشکرم
البته نویسنده اش من نیستم

1397/02/02 @ 13:27

نظر از: ... [عضو] 
  • ...

...
5 stars

سلام
قشنگ بود،خیلی

1396/10/27 @ 23:05

پاسخ از: آرامـــ [عضو] 
  • درخت سیب
  • مغـــز نوشتــــ

5 stars

سلام علیکم
چشماتون قشنگ میبینه بانو جان:)

1396/10/28 @ 19:17

نظر از: حضرت مادر (س) [عضو] 
  • مطیع ولایت (بسیج طلاب سطح 3 اراک )
  • خاطرات خاکی
  • وصیت عشاق
  • یا زینب کبری

5 stars

احسنت

1396/10/14 @ 07:35

پاسخ از: آرامـــ [عضو] 
  • درخت سیب
  • مغـــز نوشتــــ

5 stars

ممنون :)

1396/10/14 @ 20:26


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

چ مثل چمـران
ارسال شده در 7 مهر 1396 توسط آرامـــ در مردان بی ادعـــا, جملات بزرگان, عكس نوشته

“شهيد مصطفي چمران”

 

هر گاه عقـل، عـاشق شود

            عشـق، عـاقل مي شود

                         و آنگاه شهيــد مي شوي :)

 

 

چ مثل چمران

 

13 نظر »
آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(12)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
12 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)

نظر از: تســـنیم [عضو] 
  • نگــــاه خـــــدا...

تســـنیم
5 stars

چه ظریف ! (کاش که منم شهیده بشم …)

1397/03/17 @ 10:37

پاسخ از: آرامـــ [عضو] 
  • درخت سیب
  • مغـــز نوشتــــ

5 stars

ان شاء الله بانو :)

1397/03/17 @ 18:59

نظر از: شیما حمیداوی [عضو] 
  • مداد کوچک ایران
  • بارانی تر از باران
  • خانواده ی ولایتمدار

5 stars

خیلی جالب .
واقعا باید خیلی مواظب رفتارمون باشیم . اولیا خدا همین طور ناشناس هستن

1397/02/31 @ 15:04

پاسخ از: آرامـــ [عضو] 
  • درخت سیب
  • مغـــز نوشتــــ

5 stars

خوش به حال اولیای خدا

در کوی نیک نامی ما را گذر ندادند
گر تو نمی‌پسندی تغییر کن قضا را

1397/03/01 @ 00:01

نظر از: MIMSHIN [عضو]

کجایی خانوم؟
چرا وبلاگت بروز رسانی نمیشه؟
من تقریبا همیشه بهت سر میزنم

1397/02/30 @ 06:59

پاسخ از: آرامـــ [عضو] 
  • درخت سیب
  • مغـــز نوشتــــ

5 stars

سلام علیکم بانو :)
این وبلاگم فعلا خاموشه :)

1397/02/30 @ 18:47

نظر از: حدیثـ [عضو]

5 stars

پیشانی بندگی در آغوش خدا شهید می شود!!!
التـماس دعـای شهـادتــ بسیـار :))

1397/02/05 @ 15:15

پاسخ از: آرامـــ [عضو] 
  • درخت سیب
  • مغـــز نوشتــــ

5 stars

ان شاء الله شهيد بشي بانو :)

1397/02/05 @ 20:17

نظر از: حضرت مادر (س) [عضو] 
  • مطیع ولایت (بسیج طلاب سطح 3 اراک )
  • خاطرات خاکی
  • وصیت عشاق
  • یا زینب کبری

5 stars

احسنت

1396/10/15 @ 07:20

پاسخ از: آرامـــ [عضو] 
  • درخت سیب
  • مغـــز نوشتــــ

5 stars

ممنونم از نظرتون :)

1396/10/15 @ 23:03

نظر از: خادم المهدی [عضو] 
  • فاطمیه سرابله

5 stars

شهادت ….

1396/10/10 @ 08:48

پاسخ از: آرامـــ [عضو] 
  • درخت سیب
  • مغـــز نوشتــــ

5 stars

نصیبتون بشه ان شاء الله

1396/10/10 @ 15:35

نظر از: عابدی [عضو] 
  • زینبیه ایوان

5 stars

روایت است که چون تنگ شد بر او میدان …

فتاد از حرکت ذوالجناح از جولان …

نه سید الشهدا بر جدال طاقت داشت …

نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت …

هوا ز باد مخالف چو قیرگون گردید …

عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید …

بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد …

اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد …

1396/07/27 @ 10:27


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

احساس سوختن به تماشا نمی شود
ارسال شده در 23 شهریور 1396 توسط آرامـــ در شعـــر

 

بی تو شکوفه های سحر وا نمی شود

بازآ که شب بدون تو فردا نمی شود

 

قفل دری که بین من و دست های توست

در غایت سیاهی شب وا نمی شود

 

ورد من است نام تو، هرچند گفته اند:

شیرین دهن، به گفتن حلوا نمی شود

 

عشق من و تو قصه تلخ مصیبت است

می خواهم از تو بگسلم اما نمی شود

 

ای مرگ همتی که دلِ دردمندِ من

دیگر به هیچ روی مداوا نمی شود

 

آتش بگیر تا که ببینی چه می کشم

احساس سوختن یه تماشا نمی شود

 

قلبی که همچو مشعل نم دیده شد خموش

دیگر به هیچ بارقه گیرا نمی شود

 

درد مرا ز چهره خاموش کس نخواند

چون شعر ناسروده که معنا نمی شود

 

باید ز هم گسست قیود زمانه را

با کار روزگار مدارا نمی شود…

 

” عباس خیرآبادی “

 

 

احساس سوختن به تماشا نمی شود







احساس سوختن به تماشا نمی شود ,شعر 7 نظر »
آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(7)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
7 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)

نظر از: خادم المهدی [عضو] 
  • فاطمیه سرابله

5 stars

سلام چرا مطلب جدیدی نمیذاری

1397/02/24 @ 10:56

نظر از: حضرت مادر (س) [عضو] 
  • مطیع ولایت (بسیج طلاب سطح 3 اراک )
  • خاطرات خاکی
  • وصیت عشاق
  • یا زینب کبری

5 stars

سلام احسنت

1397/02/09 @ 19:36

پاسخ از: آرامـــ [عضو] 
  • درخت سیب
  • مغـــز نوشتــــ

5 stars

سلام علیکم بانو :)
ممنون

1397/02/09 @ 22:03

نظر از: خادم المهدی [عضو] 
  • فاطمیه سرابله

5 stars

متن هدری که انتخاب کردید، یه تلنگره

1397/02/03 @ 08:55

پاسخ از: آرامـــ [عضو] 
  • درخت سیب
  • مغـــز نوشتــــ

5 stars

موقع انتخاب فقط حس قشنگي بهم داد
به خاطر اون حس انتخابش كردم :)

1397/02/03 @ 22:38

پاسخ از: خادم المهدی [عضو] 
  • فاطمیه سرابله

5 stars

من که خوشم اومد

1397/02/23 @ 08:42

پاسخ از: آرامـــ [عضو] 
  • درخت سیب
  • مغـــز نوشتــــ

5 stars

:)

1397/02/23 @ 17:35


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

ايده آموزش غدير به كودكان
ارسال شده در 16 شهریور 1396 توسط آرامـــ در فرهنگـــ, كودكانه

 

اگه یادتون باشه وقتی بچه بودیم با کمک تا زدن یک کاغذ و برش هایی روی اون، می تونستیم آدمک هایی درست کنیم که دست همدیگه رو گرفتن.

جا داره که با کمک این ایده، ماجرای غدیر رو به زبان کودکانه برای بچه هامون تعریف کنیم به این ترتیب هم می تونیم لحظات خوشی رو برای اونا و خودمون ایجاد کنیم و هم خاطره ی به یاد ماندنی از این عید بزرگ توی ذهنشون حک کنیم، پس با ما همراه باشید…

 
وسایل مورد نیاز شما فقط کاغذ و قیچی هست که البته به سلیقه ی خودتون می تونید از مدادرنگی هم استفاده کنید

عيد غدير

 ١- کاغذ را از وسط تا می زنیم.

 عيد غدير

2- کاغذ تا شده را دوباره از وسط تا می زنیم.

 عيد غدير

3- همینطور تعداد تاهای کاغذ را بیشتر می کنیم، (تعداد آدمک های ما به تعداد تاهایی که زده ایم بستگی دارد)

 عيد غدير

4- شکل آدم مورد نظر را روی کاغذ می کشیم به گونه ای که دست ها و پاهای آن به دو لبه ی کاغذ چسبیده باشد.

 عيد غدير

5- دور قسمت های کشیده شده را برش می زنیم.

 عيد غدير

6- حالا می تونیم تاهای کاغذ رو باز کنیم و آدم هایی رو ببینیم که دست های همدیگر رو گرفتن.

 عيد غدير

7- برای کشیدن حضرت رسول (ص) و امام علی (ع) ، فقط یکبار کاغذ را تا می زنیم. و شکل مورد نظر (مانند شکل پایین) را روی آن می کشیم به گونه ای که قسمت دستی که بالا است روی قسمت تای کاغذ بیفتد.

 عيد غدير

8- حال دور آن را برش می زنیم.

 عيد غدير

9- تای کاغذ را باز می کنیم و ادامه ی ماجرا…

 عيد غدير

10- می تونید با کمک کودکانتان اونا رو رنگ آمیزی کنید و وقتی اونا رو کنار هم قرار دادید ، داستان غدیر خم رو برای فرزندان دلبندتان تعریف کنید.

 عيد غدير

پیشاپیش عید همگی مبارک…

 

 

*برگرفته از سايت: مدرسه مامان ها

آموزش غدير به كودكان ,عيد غدير ,كاردستي نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

كمي دلتنگي :(
ارسال شده در 13 شهریور 1396 توسط آرامـــ در آرام نوشتـــ

 

شهيد_محسن_حججي

 

 

چيزي براي گفتن ندارم

 

چشمانت

خود كتاب غزلي ناب است

 

لبخندت

زيباترين لبخندهاي ثبت شده از لنز عكاسان را هم خجل كرده

 

و اراده استوارت

….

 

آنچه عيان است چه حاجت به بيان است

شهيد ,شهيد حججي ,شهيد محسن حججي 2 نظر »
آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)

نظر از: حضرت مادر (س) [عضو] 
  • مطیع ولایت (بسیج طلاب سطح 3 اراک )
  • خاطرات خاکی
  • وصیت عشاق
  • یا زینب کبری

5 stars

احسنت

1396/06/21 @ 03:57

پاسخ از: آرامـــ [عضو] 
  • درخت سیب
  • مغـــز نوشتــــ

تشکر

1396/06/21 @ 11:55


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

گوشتخواري يا گياهخواري؟مسئله اين نيست!
ارسال شده در 10 شهریور 1396 توسط آرامـــ در دردِ دلــ, فرهنگـــ, آرام نوشتـــ

 

#عيد_قربان روزيه كه روشنفكراي گياهخوار يادشون ميفته باشد مدافع حقوق حيوانات باشن

اونم از نوع خاص گوسفنديش!!!

توي همه اين 365 روز سال فقط 1 روز عيد قربان!

و جالب اينكه عينك روشنفكري و مدافع حقوقيشون، بيشتر از محدوده ايران و عربستان و كشورهاي ديگه اسلامي و مسلمان نشين رو هم نميبينه!

 

مثلا اگه ازشون راجع به نهنگ ها و دلفين هاي جزاير فارو بپرسين، چيزي نميدون!

يا اگه راجع به شيوه كشتار گاوهاي جشنواره “گادهيماي” نپال بپرسين، بازم نميدونن!

اما ميتونن يه سخنراني 2 ساعته راجع به خشونت، بي فرهنگي، پست بودن و وحشي گري مسلمان ها توي روز عيد قربان بگن

 

ولي هيچوقت نهنگ ها و دلفين هايي كه هرسال توي دانمارك كشته ميشن و البته خورده هم نميشن! رو نمي بينن

كشتار_جزيره_فارو

 

هيچوقت شكارچي هايي كه براي تفريح شكار ميكنن و يه غزال كه باردار هم بوده رو ميزنن و شكمش رو ميشكافن و بچه درون شكمش رو درميارن و بعد با شكارشون سلفي ميگيرن و بالذت پايين عكسشون از تفريح امروزشون مي نويسن رو نمي بينن

شكار_تفريحي_حيوان

 

هيچوقت بچه هايي كه (توي همين ايران خودمون هم كم نيست!) هر روز هر روز به تعداد زياد سقط ميشن بي دليل (منظور نقص عضو جنين يا مشكل خاص نيست) رو نمي بينن

[ از گذاشتن تصوير معذوريم :( ]

 

هيچوقت جنين هايي كه روح دارن و كامل شكل گرفتن، و به سوپ!!! (توي بعضي رستوران هاي دنيا) تبديل ميشن رو نمي بينن

[ از گذاشتن تصوير معذوريم :( ]

 

هيچوقت غذاهايي كه با گوشت انسان (در بعضي رستوران هاي دنيا) پخت و سرو ميشه رو نمي بينن

[ از گذاشتن تصوير معذوريم :( ]

 

هيچوقت انسان هايي كه از فرط فقر و بي غذايي به بدترين وضع مي ميرن رو نمي بينن

فقر_شديد_كودكان

 

هيچوقت انسان هايي كه توي جنگ بي گناه كشته ميشن رو نمي بينن

جنگ_بيگناهان

 

هيچوقت درختا و طبيعتي كه به خاطر طمع انسان ها نابود ميشن رو نمي بينن

قطع_درختان

 

هيچوقت هوايي كه به خاطر بي فكري ما آدما آلوده و آسمون آبي رو كه خيلي وقتا ديگه از فرط دود و آلودگي ديده نميشه رو نمي بينن

هواي_پااك_هواي_آلوده

 

هيچوقت آبي كه مايه حياته و هر روز داريم بيشتر از قبل هدرش ميديم رو نمي بينن

آب_مايه_حيات

 

و…

 

خلاصه كلي حق و حقوق كه پايمال مي كنيم و كسي نمي بينه

 

ولي يه گوسفندي كه ذبح ميشه تا بشه غذاي براي يه عده انسان مستمند

سير كنه كمي، شكم يه كودك گرسنه رو

كم كنه، شرمندگي هميشگي پدري كه نميتونه وعده اي گوشت بخره حتي روز عيد براي فرزنداش

و…

 

اين ميشه قتل حيوونا و ظلم به اونا و ناديده گرفتن حقوقشون و متهم ميشيم به نداشتن انسانيت و رحم و عاطفه

 

 

 

 

 

 

 

آرام.ن:

 

نميشه اين اسمو روي اين عمل گذاشت

توي دنيا هم موجودات گوشت خوار وجود داره هم گياهخوار

ما آدما هر دو نوعش هستيم؛ هم گوشت مي خوريم هم گياه

ما از گوسفند تغذيه مي كنيم، گوسفند از گياه، گياه هم خاك و اين يه چرخه طبيعيه

ما تغذيه مي كنيم، نمي كشيم و به قتل نمي رسونيم براي تفريح كه بعدش بريم بندازيمش سطل زباله

نمي كشيم و به قتل نمي رسونيم براي يه سنت كه حتما بايد انجام بشه كه بعد بازم دور بريزيم

خدا خودش ميگه اي انسان من همه چي رو براي تو خلق كردم و تو رو براي خودم

بدن انسان هم طوري خلق شده كه هم به گياهان احتياج داره و هم به مواد گوشتي

 

با حساب اين روشنفكراي محترم كندن يه شاخه گل از ساقه اش ظلم در حق گله

جدا كردن يه كرفس از ساقه اش و خوردنش پايمال كردن حق حياتشه

كندن يه ميوه از درخت زير پا گذاشتن حقوقشه

و همه اينها باعث ظلم در حق موجورات زنده اس و زير پا گذاشتن انسانيت

 

 

+ كمي آگاهانه فكر كنيم

+ آگاهانه حرف بزنيم

+ آگاهانه روشن فكر باشيم

+ نه فقط اينكه از بعضي ها پيروي كنيم

روشنفکران ,عيد قربان ,گوشتخوار ,گياهخوار 10 نظر »
آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(8)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
8 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)

نظر از: تســـنیم [عضو] 
  • نگــــاه خـــــدا...

تســـنیم
5 stars

خیلی خوب گفتید من با شما موافقم !

1397/03/17 @ 10:45

پاسخ از: آرامـــ [عضو] 
  • درخت سیب
  • مغـــز نوشتــــ

5 stars

زنده باشی بانو

1397/03/17 @ 19:00

نظر از: خادم المهدی [عضو] 
  • فاطمیه سرابله

5 stars

تصاویر دلخراشی گذاشتین

1397/02/19 @ 08:33

پاسخ از: آرامـــ [عضو] 
  • درخت سیب
  • مغـــز نوشتــــ

5 stars

متاسفانه بله
نشد کاریش کنم
بعضی از تصاویر خیلی بدتر بودن
نزاشتم اونا رو

1397/02/19 @ 13:05

نظر از: MIMSHIN [عضو]

مستقیم اومدم سروقت آرام‌نوشت، چون حرف دل بیشتر به دلم میشینه :)
تقدیم به روح تمام شهدا یک شاخه گل صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

1397/01/27 @ 20:57

پاسخ از: آرامـــ [عضو] 
  • درخت سیب
  • مغـــز نوشتــــ

5 stars

تشکر از نگاهت بانو :)
اللهم صل علی محمد و آله محمد و عجل فرجهم

1397/01/28 @ 09:13

نظر از: حضرت مادر (س) [عضو] 
  • مطیع ولایت (بسیج طلاب سطح 3 اراک )
  • خاطرات خاکی
  • وصیت عشاق
  • یا زینب کبری

5 stars

احسنت

1396/06/21 @ 03:58

پاسخ از: آرامـــ [عضو] 
  • درخت سیب
  • مغـــز نوشتــــ

تشکر

1396/06/21 @ 11:54

نظر از: عابدی [عضو] 
  • زینبیه ایوان

5 stars

حقا که غدیر بهر ما نوروز است
میزان عدالت است و ظالم سوز است
جمهوری اسلامی ما با صلوات
از یمن ولایت علی پیروز است

1396/06/13 @ 11:08

نظر از: عابدی [عضو] 
  • زینبیه ایوان

5 stars

ز اسماعیل جان تا نگذری مانند ابراهیم
به کعبه رفتنت تنها نماید شاد شیطان را
کسی کو روز قربان، غیر خود را می کند قربان
نفهمیده است هرگز معنی و مفهوم قربان را

1396/06/11 @ 11:58


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

زنگــار دِلــ
ارسال شده در 10 تیر 1396 توسط آرامـــ در دردِ دلــ, آرام نوشتـــ

 

آفتابــ گرم می تابید در آسمان صاف

بدون لکه ای ابـر

برف های روی هم تلنبار شده هنوز هم آب نشده اند

مثل گناهان روی هم تلنبار شده

که کارهای خـوب هم هنوز نتوانسته است

زنگارشان در دل را پاکــ کند 

آفتاب_برف_گناه 12 نظر »
آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(8)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
8 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)

نظر از: خادم المهدی [عضو] 
  • فاطمیه سرابله

5 stars

وبلاگ عالیه

1397/02/18 @ 10:02

پاسخ از: آرامـــ [عضو] 
  • درخت سیب
  • مغـــز نوشتــــ

5 stars

ممنون بانو جان :)

1397/02/18 @ 22:09

نظر از: حضرت مادر (س) [عضو] 
  • مطیع ولایت (بسیج طلاب سطح 3 اراک )
  • خاطرات خاکی
  • وصیت عشاق
  • یا زینب کبری

5 stars

احسنت

1396/10/19 @ 20:09

پاسخ از: آرامـــ [عضو] 
  • درخت سیب
  • مغـــز نوشتــــ

5 stars

ممنونم :)

1396/10/22 @ 14:22

نظر از: رحیمی [عضو] 
  • محدثه بروجرد

سلام خواهرم
از حضور سبزتان در وبلاگ محدثه بروجرد سپاسگزارم.

1396/04/17 @ 09:50

پاسخ از: آرامـــ [عضو] 
  • درخت سیب
  • مغـــز نوشتــــ

ســـلام
خواهش میکنم
منم متشکرم:)

1396/04/17 @ 16:39

نظر از: . . . ماریا . . . [عضو] 
  • از نون تا قلم

5 stars

زبل خان اینجا، زبل خان اونجا، زبل خان همه جا (خنده)

1396/04/12 @ 18:26

پاسخ از: آرامـــ [عضو] 
  • درخت سیب
  • مغـــز نوشتــــ

5 stars

:)
زبل خان خیلی جالبــ بود
ممنونــــ :)

1396/04/12 @ 18:59

نظر از: رهــا [عضو] 
  • مــوج تــشنـه

5 stars

احسنت
قلمتون مانا

1396/04/11 @ 11:51

پاسخ از: آرامـــ [عضو] 
  • درخت سیب
  • مغـــز نوشتــــ

5 stars

سپاس گزارم :)

1396/04/11 @ 12:01

نظر از: حوزه علمیه الزهرا(س) گلدشت [عضو] 
  • الزهراء(س) گلدشت

سلام
قلمتان مستدام باشه
موفق باشید
http://alzahra-goldasht.kowsarblog.ir

1396/04/10 @ 20:04

پاسخ از: آرامـــ [عضو] 
  • درخت سیب
  • مغـــز نوشتــــ

ســـلام

متشکرم از نگاهتون

همچنین

1396/04/11 @ 11:29


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

محل بیم...
ارسال شده در 13 اردیبهشت 1396 توسط آرامـــ در دردِ دلــ, آرام نوشتـــ
محل بیم...

 

 

بیمارستان ها

شده محلِ بیمِ بیمار ها

از سـِتاندَنی ها 

 

 

بیمارستان 2 نظر »
آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)

نظر از: رحیمی [عضو] 
  • محدثه بروجرد

سلام
امیدوارم گناهان ما از این دست تلنبار شده ها نباشد.

1396/04/13 @ 08:49

پاسخ از: آرامـــ [عضو] 
  • درخت سیب
  • مغـــز نوشتــــ

5 stars

ســـلام
سپاس از حضورتون :)
ان شاء الله

1396/04/13 @ 11:49


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

ارتفاعات بازی دراز؛نماد غربت جبهه های غرب
ارسال شده در 8 اردیبهشت 1396 توسط آرامـــ در مردان بی ادعـــا, جملات بزرگان, بازی دراز
ارتفاعات بازی دراز؛نماد غربت جبهه های غرب

 

 

 

شهید بهشتی (رحمةالله علیه):

“عرفان واقعی خانقاهش

بازی دراز

است.”

 

بازی دراز 3 نظر »
آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(3)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
3 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)

نظر از: خادم المهدی [عضو] 
  • فاطمیه سرابله

5 stars

چه تصویر زیبایی

1397/06/17 @ 08:51

نظر از: ... [عضو] 
  • ...

...
5 stars

سلام جبهه های غرب خیلی غریبه
منتظر حضورتان هستیم
http://entezari.kowsarblog.ir/%D8%B3%D9%87-%D8%AF%D9%87%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%D8%B3%D9%86%D8%AF-%D8%AA%D9%88%D8%AD%D8%B4

1396/04/09 @ 15:08

پاسخ از: آرامـــ [عضو] 
  • درخت سیب
  • مغـــز نوشتــــ

5 stars

ســـلام
ممنون از دعوتتون
بله متاسفانه:(

1396/04/09 @ 19:19


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

چی توز هوا!!
ارسال شده در 2 اردیبهشت 1396 توسط آرامـــ در دردِ دلــ, آرام نوشتـــ
چی توز هوا!!

 

چی توز هوا رو که یادتونه؟!

یه بسته بندی پر از هوا با چندتا دونه چیپس تهش

نـَـقل زندگی خیلی از ماهاست

یه کوله پر از ادعا و حرف، که باد هــواست

به چندتا دونه عمل، ته کوله!!!

 

 

 

2 نظر »
آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(2)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
2 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)

نظر از: حضرت مادر (س) [عضو] 
  • مطیع ولایت (بسیج طلاب سطح 3 اراک )
  • خاطرات خاکی
  • وصیت عشاق
  • یا زینب کبری

5 stars

احسنت

1396/05/23 @ 10:43

پاسخ از: آرامـــ [عضو] 
  • درخت سیب
  • مغـــز نوشتــــ

5 stars

ممنونـــم

1396/06/10 @ 10:30


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

  • 1
  • 2
 
درخت سیب
درخت سیب درخت زندگیست زندگی ای رونده به سوی کمال و به ثمر نشستن ثمر نشستنی از جنس سیب سرخ
ابزار مورد نیـــاز :)
خانه
اخیر
فهرست مطالب
آخرین نظرات
تماس
نقشه سایت
دستــ نوشته های کهـن :)
  • مهر 1396 (2)
  • شهریور 1396 (4)
  • تیر 1396 (1)
  • اردیبهشت 1396 (3)
  • اسفند 1395 (5)
  • بهمن 1395 (2)
  • آذر 1395 (2)
  • بیشتر...
  • موضوعات
    همه
    آرام نوشتـــ
    بازی دراز
    بدون موضوع
    توبه
    جملات بزرگان
    حجــابــ
    خوف و رجاء
    دردِ دلــ
    شعـــر
    صبـــر
    عكس نوشته
    عيدانه
    فاطمیـــه
    فرهنگـــ
    كودكانه
    مردان بی ادعـــا
    مفاتیح الجنــان
    مُحـَــرَم
    نیایشـــ
    چهــره های خوبـــ، کارهای خــاص
    خــانه دوستــ
  • اخبار و اطلاع رسانی
  • مغـــز نوشتــــ
  • ღ❤احساس دلتنگی❤ღ
  • کـَـنـدُ و کــاو
    Random photo
    محل بیم...
    نگاه های شمــا :)
  • ايده آموزش غدير به كودكان
  • احساس سوختن به تماشا نمی شود
  • برترین اعمال
  • كمي دلتنگي :(
  • رفتــ و آمـــد :)
  • امروز: 17
  • دیروز: 1
  • 7 روز قبل: 38
  • 1 ماه قبل: 339
  • کل بازدیدها: 32395
  • حتمــا سر بزنین :)
  • نورفشان
  • فرهنگی
  • صاحل الامر
  • ندا فلاحت پور
  • مهنــا